چرا ما به مواد کامپوزیتی نیاز داریم؟
کامپوزیتها که از دو یا چند ماده متمایز تشکیل میشوند، ترکیبهای مطلوبی از خواص دارند که در اجزای سازنده منفرد یافت نمیشود. برای مثال کامپوزیتهای تقویتشده با فیبر، ساختارهای مهندسی هستند که معمولاً از یک ماتریکس نرم – عمدتاً پلیمر تشکیل شدهاند به طوری که یک پر کنندهی سفت و با تحمل بار را به شکل ذره یا فیبر در بر گرفتهاند. برای کامپوزیتهای با استحکام بالا، فیبرها باید سفت باشند و نسبت منظر بالا (نسبت طول به عرض) داشته باشند. این موضوع اجازه میدهد که وقتی کامپوزیت تحت تنشهای مکانیکی قرار میگیرد یک انتقال خوب بار از ماتریکس به پرکننده صورت بگیرد.
نانولولههای کربنی در مقایسه با سایر فیبرهای تقویت کننده چه خواص ویژهای را ایجاد میکند؟این خواص ترکیبی از اندازه کوچک و خواص فیزیکی ویژهی آنهاست.
نانولولههای ابعاد مولکولی دارند و ترکیبی از ورقههای لولهشدهی کامل گرافیت هستند. دو نوع نانولوله وجود دارد:
نانولولههای تک دیواره با قطر 2-0/5 نانومتر و نانولولههای چند دیواره که قطری بین 50-2 نانومتر دارند. از بسیاری جهات آنها شبیه زنجیرههای پلیمر استفادهشده به عنوان ماتریکسهای کامپوزیتی هستند، هر دو ساختارهایی با پیوند کووالانسی، اندازه و انعطافپذیری مکانیکی مشابه دارند. به همین دلیل نانولولهها کاملاً از فیبرهای معمولی
کربن و شیشه که شکننده و نسبتاً بزرگ هستند (با قطری در مقیاس میکرومتر) فرق میکنند. خواص اولیه نانولولهها بسیار بیشتر از فیبرهاست. در عین حال این استحکام با یک چگالی جرمی کم ترکیب میشود و آنها را فوقالعاده سبک میکند. بعلاوه نانولولهها میتوانند گرما و الکتریسیته را به خوبی فلزات در طول محور بلندشان هدایت کنند یعنی یک بهبود خیلی زیاد به جای فیبرهای معمولی.
نانولولهها چگونه روی خواص کامپوزیتها اثر میگذارند؟نانولولهها در کامپوزیتهای پلاستیک که پیشبینی میشود بیشترین حجم کاربرد این تقویتکنندهها باشد به کار برده میشوند تا سفتی، استحکام و چقرمگی را افزایش دهند و خواص دیگری مثل هدایت گرمایی و الکتریکی را فراهم کنند. در حال حاضر از آنجایی که نانولولهها میتوانند تا مقیاس زیر میلیمتر ساخته شوند (به طوری که در گروه فیبرهای کوتاه قرار میگیرند) از نظر پیشبینی آیندهی نقش غالب آنها در کامپوزیتها این احتمال وجود دارد که بعنوان اصلاح کنندههای ماتریکس و فراهم کنندههای خواص چند منظوره باقی بمانند. اما همین که نانولولهها میتوانند یک مقیاس ماکروسکوپی را به طرز موثری تولید کنند آنها این توانایی را دارند یک رقیب جدی برای فیبرهای کربن پیوسته که به صورت بافتهشده و توده وجود دارند باشند تا عامل اصلی تحمل بار را در ساختار کامپوزیتهای استفادهشده در صنایع ساختمان و مهندسی تشکیل دهند.
شکل 1. نانولوله، یک تقویت کنندهی بی نظیر
بر خلاف تقویت کنندههای معمولی در اندازههای میکرومتری مثل فیبرهای کربن، براستی نانولولهها در اندازه مولکولی از نظر ابعاد افقی و نسبت منظر با زنجیرههای پلیمر قابل مقایسه هستند. در مقام مقایسه، در اکثر پلیمرها گسستگی یک پیوند کافی است تا رشتههای پلیمر را از هم جدا کند؛ اما در نانولولهها برای اینکه از هم گسیختگی صورت بگیرد باید 10-50 پیوند کربن در واحد تکراری شکسته شود. از آنجایی که پیوند کربن – کربن یکی از قویترین پیوندهایی است که در طبیعت یافت میشود هرگز زنجیر یک پلیمر قویتر از یک نانولوله نخواهد بود.
بررسی تغییر شکل نانولولهها نیز جذاب است. فیبرهای کربن سفت و شکننده هستند و مثل میلههای سخت عمل میکنند در صورتیکه نانولوله الاستیک هستند و میتوانند براحتی بدون شکستن به صورت خم شده، تا شده، پیچ خورده، صاف یا درهم پیچیده باشند. بنابراین اگر چه نانولولهها سفتی و استحکام کششی خیلی بالایی نسبت به فیبرهای کربن دارند؛ ولی آنها بسیار انعطافپذیر هستند: خمیدگی فیبرهای کربن در کامپوزیت منجر به شکست آنها میشود. در صورتی که نانولولههای بلند خمیده در شکلهای دلخواه باقی میمانند. این تفاوت از نحوه تشکیل نانولولهها و فیبرهای کربن از ورقههای دو بعدی گرافیت (معروف به لایههای گرافن) ناشی میشود. یک نانولوله تک دیواره میتواند به عنوان یک ورقه لولهشدهی منفرد گرافن در نظر گرفته شود که یک ساختار تو خالی و بدون نقص، فقط با ضخامت یک اتم ایجاد کردهاست به طوری که یک تفاوت واضحی از فیبرهای کربن تشخیص داده میشود که در آنها لایههای گرافن به طور تصادفی روی هم قرار گرفته است. ساختار پوستهی نازک کربنی نانولوله ها، آنها را در کشش قوی میکند و باعث میشود که براحتی خم شوند. این امر آنها را قادر میسازد که کششهای زیاد را قبل از شکستن تحمل کنند و یک چهارچوب با چگالی فوقالعاده کم را فراهم کنند. ترکیب سفتی بالای موضعی با الاستیسیته در مقیاسهای وسیعی پایداری طولی نانولولهها را – نشاندهندهی فاصله یک انتهای نانولوله تا جایی که انرژی حرارتی برای شروع خمیدگی قابل ملاحظه کافی میشود – تعیین میکند. انتظار میرود که پایداری طولی نانولولههای تک دیواره بین دهها تا صدها میکرومتر باشد. برای نانولولههای چند دیواره یا لولههای تک دیوارهی دستهای، پایداری طولی اساساً میتواند بلندتر باشد به طوری که با ماکسیمم طولهای نانولولهها که میتواند به طور رایج تولید شود قابل مقایسه شود. در این موارد نانولولهها مثل فیبرهای کربن کوتاه و سفت رفتار میکنند. خواص تحمل بار و هدایت نانولولهها به وسیلهی پایداری طولی غیر معمول این ساختارها و شکلهای پایدار گوناگونی که آنها اختیار میکنند، نگه داشته میشود.
آیا ساختن کامپوزیتهای نانولوله آسان است؟متأسفانه نه، بزرگترین چالش ، پراکندهکردن کامل
نانولولههای منفرد در ماتریکس است؛ زیرا نانولولهها تمایل دارند که به صورت دسته و خوشه در آیند. این چنین تجمعاتی وجود دارند مگر اینکه نیروهای برشی پر قدرت مثل همزدن قوی پلیمر به کار بردهشود. اما اغلب این نوع همزدن به ساختارهای نانولوله آسیب وارد میکند و خواص آنها را به مخاطره میاندازد. یک موضوع دیگر این است که مخلوطهای نانولوله و پلیمر به دلیل مساحت سطحی زیاد نانولولهها خیلی ویسکوز است و این امر مشکلاتی را از نظر مهندسی به وجود میآورد؛ زیرا کامپوزیتها به راحتی جریان پیدا نمیکنند و به سختی قالبگیری میشوند. همچنین فرآیندکردن، به وسیلهی حلالیت ضعیف نانولولهها در اکثر حلالها و پلیمرها سخت میشود. با این وجود چندین روش برای به دستآوردن بهترین اختلاط
نانولولهها با فازهای پلیمر با موفقیت به کار برده شدهاست که شامل اختلاط به صورت پودر خشک، اختلاط در حالت مذاب، پلیمریزاسیون مونومرها روی سطوح نانولولهها و اختلاط به کمک سورفاکتانتها است.
آیا اندازهی کوچک نانولولهها مستقیماً روی خواص کامپوزیتهای نانولوله اثرگذار است؟مسلماً. اثر تقویتکنندگی یک پرکننده بایستی به طور چشمگیری بهبود یابد همچنان که کوچکتر میشود؛ زیرا مساحت سطح بیشتری (در واحد حجم پر کننده) برای برهم کنش با ماتریکس در دسترس قرار میگیرد. برای مثال نانولولههایی با قطری در حدود 10 نانومتر تقریباً فصل مشترکی هزار برابر بیشتر از فیبرهایی با قطر 10 میکرومتر با ماتریکس در حجم یکسان دارند. این تماس بهتر میتواند روی خواص ماتریکس پلیمر مثل گره خوردگیهای زنجیرهای پلیمر، مورفولوژی و حتی بلورینگی اثرگذار باشد. بنابراین کامپوزیتهای حاصله نسبت به خواص اولیه پرکنندهی مجزا که انتظار میرفت میتوانند بسیار چقرمهتر و قویتر باشند. علاوه بر اینها نانولولهها با نسبت منظر یک تا ده هزار میتوانند در سر تا سر ماتریکس در جزءهای حجمی بی نهایت کوچک نفوذ کنند – یعنی یک مسیر اتصالی بین نانولولهها تشکیل میدهند – و باعث تقویت کامپوزیتها و ایجاد هدایت الکتریکی آنها شوند.
فصل مشترک لغزنده:این تصویر تولید شده به وسیلهی رایانه نشان میدهد که چگونه نانولولههای تک دیواره (زرد رنگ) وقتی که به عنوان عامل تقویتکنندگی یک مادهی کامپوزیتی استفاده شدهاست، دسته میشوند. نانولولهها در فصل مشترک با پلی اتیلن (زنجیرههای منفرد پلیمر در درجههای مختلف رنگ آبی نشان داده شدهاست) رسم شدهاست. سطوح نانولولهها از نظر اتمی صاف هستند بطوری که بر هم کنش آنها با ماتریکس پلیمر ضعیف است.
چرا کامپوزیتهای نانولوله به طور گسترده در دسترس نیستند؟برای رسیدن به این امر هنوز چند مشکل برای تولیدکردن آنها وجود دارد. تلاشهای اولیه برای ساختن این مواد اغلب نتایج ناخوشایندی دادهاست که عمدتاً به علت فصل مشترک ضعیفی است که بین نانولولهها و ماتریکس زمینه تشکیل شدهاست (شکل 1). برای انتقال بار بهتر بین هر دو اتصالهای قوی بین پلیمر و نانولوله لازم است. این چنین مشکلات جدید نیستند و در اویل کامپوزیتهای فیبر کربن رخ دادهاست. ولی این مسئله برای نانولولهها حادتر است؛ زیرا اگر چه هر دو به علت اینکه سطح آنها از نظر اتمی صاف است (که چسبندگی ضعیف به ماتریکس را نتیجه میدهد) ولی فصل مشترک برای این ذرات پرکنندهی کوچک، زیاد است.
آیا از نظر تولید این مواد، مسائل دیگری وجود دارد؟پراکندگی ضعیف نانولولهها در ماتریکس نیز یک مشکل است. تجمع زیاد
نانولولهها در کامپوزیتها باعث ایجاد ترک نسبت به اثر تقویتکنندگی آنها میشود. همچنین ساختارهای دستهای که از تعداد زیادی نانولولههای موازی تشکیل شدهاند و به وسیلهی پیوندهای ضعیف در کنار هم نگه داشته میشوند، تمایل دارند که تشکیل شوند. تحت تنش، نانولولهها در ساختارهای دستهای میتوانند از پهلوی یکدیگر سُر بخورند. همین امر باعث ایجاد ترک و شکاف در لایههای میزبان و در نتیجه موجب ضعیف شدن کامپوزیت میشود. بررسی سطوح شکست کامپوزیتهای پلیمر – نانولوله میتوانند به تعیینکردن اینکه آیا انتقال بار مناسب در این گونه مواد اتفاق میافتد یا نه کمک کند (شکل 2). اگر فصل مشترک ماتریکس – نانولوله قوی باشد نانولولهها تحت تنش میشکنند؛ اما برای سطح مشترک با گره خوردگیهای ضعیف، نانولوله از ماتریکس بیرون کشیده میشوند که نتیجهی یک فصل مشترک لغزنده است.
چه کارهای برای بهبود خواص فصل مشترک نانولولهها انجام شدهاست؟چندین روش برای اصلاح شیمیایی سطح نانولوله استفاده شدهاست (شکل 3). یکی از این روشها اتصال گروههای شیمیایی به صورت کووالانسی است. متأسفانه این ترفند و راهبرد باعث ایجاد نقص در شبکه نانولولهها میشود و میتواند هدایت الکتریکی و حرارتی آنها را کاهش دهد و خواص مکانیکی آنها را به مخاطره اندازد. راه دیگر، بر هم کنشهای غیر کووالانسی است که میتواند برای پوشاندن اطراف نانولولهها به وسیلهی سورفاکتانتها و پلیمرها و یا جذب ساختارهای آروماتیکی در دیوارههای بیرونی مورد استفاده قرار گیرد. این روشهای اصلاح سطح نسبت به روشهای کووالانسی ملایمتر است و معمولاً اثر تخریبی خیلی کمتری روی ساختار نانولولهها دارد. ایده اصلاح شیمیایی پرکنندهها برای افزایش قدرت بر همکنش آنها جدید نیست؛ زیرا سطوح فیبرهای کربن قبل از استفاده اصلاح میشود. اما ساختارهایی نزدیک به ساختار کامل از نانولولهها موجب میشود که فرایند کردن آنها به چالش کشیده شود؛ زیرا روی آنها نقصی وجود ندارد که گروه مجاور روی آن لنگر بیاندازد و آنها از نظر شیمیایی خنثی میشوند. با این وجود کارهای اخیر در این زمینه نشان میدهد که اصلاح سطح نانولولهها نسبت به اصلاح فیبرهای کربن پاکیزهتر و بسیار کنترلپذیرتر است.
شکل 2. شکست کامپوزیت هااثر تقویتکنندگی نانولولهها در کامپوزیتها میتواند به وسیلهی تماسهای ضعیف در فصل مشترک بین نانولوله و ماتریکس پلیمر مجاور تحلیل برود. (a)، در این تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی سطح شکست یک کامپوزیت نانولوله – اپوکسی، ریشهها (که به صورت فاز سفید دیده میشود) نانولولههای تک دیواره هستند که از ماتریکس بیرون کشیده شدهاند و به سوی سطح شکست برگشتهاند. (b)، این تصویر میکروسکوپ الکترونی روبشی، یک ترک را در کامپوزیت نانولوله – اپوکسی نشان میدهد. دستههای نانولولههای تک دیواره (رشتههای با رنگ روشنتر) در معرض دید قرار گرفتهاند و در کامپوزیت بین ترکها کشیده شدهاند. مقیاس نوار 1 میکرومتر است.
آیا لغزندگی بین سطوح نمیتوانست مورد استفاده قرار بگیرد؟
اگر چه برش در فصل مشترک برای استحکام و سفتی زیان آور است ولی میتواند باعث اضمحلال انرژیهای مکانیکی بالا شود به طوری که تعداد فصل مشترکهای زیاد نانولوله – پلیمر درگیرشده در سُرخوردن نانولولهها، مقدار بسیار زیادی اصطحکاک و هدر رفتگی انرژی را به وجود آورد. رفتار ویسکوالاستیک در فصل مشترکها این اثر را ایجاد میکند. چنین اضمحلالی برای بسیاری از کاربردهای تجاری مثل اشیائی که برای نوسانها عایق هستند حیاتی است. باز هم پراکندگی خوب نانولولهها در ماتریکس برای بهینهکردن این اثر ضروری است.
آیا این امکان وجود دارد که آرایش نانولولهها را در کامپوزیتها منظم کنیم؟قطعاً.
نانولولهها در کامپوزیتها با استفاده از میدانهای مغناطیسی منظم شدهاست؛ اما مفیدبودن آن به علت نیازداشتن به میدانهای مغناطیسی بالا بعید است. بهترین راه برای تعیین موقعیت نانولولهها این است که آنها را مثلاً به وسیلهی اکستروژن تحت برش قرار دهیم. حرکت از مخلوطهای نانولولههای منظم شدهی تصادفی در کامپوزیتها به آرایشهای خیلی منظم میتواند کارای مواد حاصله را تحت تنش افزایش دهد و هدایت الکتریکی و حرارتی آنها را بهبود دهد (هدایت در نانولولهها جهتدار است و در طول محورشان خیلی بهتر میشود). همچنین این منظم شدگی تعداد نانولولههای مورد نیاز برای اعمال اثر آنها را کاهش میدهد. شاید به طور خیلی موثری این امکان وجود دارد که آرایشهای نانولولهها در کامپوزیتها در سهبعد بر همکنش داسته باشد. کامپوزیتهای تقویتشده با فیبرهای معمولی شامل صفحههای روی هم قرار گرفتهای هستند که فیبرها در صفحه قرار میگیرند. این مواد خواص درون صفحهای عالی دارند اما به دلیل نوع جهت گیری در ضخامت در طول خود سست هستند. آرایشهای بین ورقهای نانولولهها که چنین صفحههای روی هم چیدهی آنها، به طور عمودی منظم شدهاست خواص بهبود یافته را در طول جهت گیری ضخامت فراهم میکند. این آرایشها چنین کاری را به وسیلهی گرهخوردگی صفحات روی هم قرار گرفتهی رشتههای همسایه با همدیگر انجام میدهند که تقریباً شبیه ولکرو (چسبهای نر و ماده که به جای بند در کفشها، لباسها و غیره استفاده میشود) رفتار میکنند.
ما دیدهایم که کامپوزیتهای نانولوله ترکیبی از استحکام و هدایت هستند. آیا آنها کارهای دیگری میتوانند انجام دهند؟با محدودهی گستردهی خواص عالی آنها،
نانولولهها توانستند به عنوان پرکننده در کامپوزیتهای با کاربردهای گوناگون عمل کنند. برای مثال خواص اضمحلال و استحکام این مواد ممکن است افزایش یابد اگر فصل مشترک نانولوله – پلیمر از نظر مهندسی بتواند مناسب باشد. افزودن نانولولهها به پلاستیکها، موادی را ایجاد میکند که میتوانند برای پوششدادن وسایل میکروالکترونیک از تداخل امواج الکترومغناطیسی به کار برده شوند. به طور مشابه آزمایشات نشان میدهد که توانایی جذب امواج میکروویو به وسیلهی نانولولهها میتواند برای ساخت خانههای گرمایی موقت استفاده شود و ممکن است کاربردهایی در بهرهبرداریهای فضایی داشته باشد. علاوه بر اینها اعمال تنشهای مکانیکی به نانولولهها، هدایت الکتریکی آنها را تعدیل میکند. این اثر میتواند در مواد پیشرفتهای که سیستمهای محرک و حسگرهای ساختهشده از نانولوله را در خود دارند بکار برده شود و برای نظارت بر زمان واقعی توزیع تنش و کنترل ساختارهای کامپوزیتی به طور موثری به کار برده شود. در نهایت لایههای نازک
نانولولهها ممکن است در کامپوزیتهای شفاف مورد استفاده قرار گیرد.
شکل 3. اصلاح شیمیایی نانولولههای کربنی
نانولولههای کربن حلالیت ضعیفی در اکثر حلالها و پلیمرها دارند؛ اما به وسیلهی اصلاح شیمیایی آنها میتوان بر این مشکل چیره شد.در حال حاضر، برای این منظور سه روش استفاده میشود. (a)، ملکولهای آروماتیک میتوانند با استفاده از برهمکنشهای غیر کووالانسی مشخص به نانولولهها اتصال پیدا کنند (معروف به برهمکنشهای π-π). گروههای ناشیشده از این ملکولها با حلال یا ماتریکس مجاور برهمکنش دارند. (b)، برهمکنشهای غیر کووالانسی (شامل بر هم کنشهای π-π ، نیروهای وان دروالسی و برهمکنشهای انتقال بار) میتواند برای پیچیدن پلیمرها حول نانولولهها به کار رود. (C)، گروههای شیمیایی میتوانند به صورت کووالانسی به نانولولهها متصل شوند. در این مورد لیتیم، آنیونها را روی نانولوله تشکیل میدهد که با مونومر استایرن، برای تشکیل زنجیرههای پلی استایرنی که به صورت کووالانسی به دیوارههای نانولوله متصل شدهاست وارد واکنش شود.
ما کامپوزیتهای نانولولهی استفاده شده در آینده را چگونه خواهیم دید؟در حال حاضر بیشترین استفاده کامپوزیتهای نانولوله در اجزاء تخلیه بار الکترواستاتیک است که نانولولههای چند دیواره اندکی هدایت الکتریکی پلاستیکها را افزایش میدهند. بعضی از کارخانههای تولید وسایل ورزشی با کیفیت بالا مثل راکتهای تنیس ادعا میکنند محصولات خود را از نانولولهها میسازند به طوری که کالاهایی با کارایی فوق العاده تحویل میدهند. در یک دوره کوتاه، بدون شک بزرگترین بازارها برای کامپوزیتهای نانولوله برای کاربردهای خیلی ارزشمندی است که میتواند بخشهای با ارزشافزوده مثل هوا فضا (که به کامپوزیتهای سبک، با استحکام بالا و مقاوم در دماهای بالا نیاز دارد) و انرژی (برای مثال لاستیکهای تقویتشده با نانولوله که جایگاههای وسیع بازیابی نفت را تضمین میکند) را جذب کند. کامپوزیتهای مورد استفاده در هوافضا که خواص مورد نیاز خود را دارند، تقریباً توسعه داده شدهاست. برای اولین بار قیمت نانولولهها با فیبرهای کربن و یا حتی تقویت کنندههای خیلی ارزانتر مثل کربن سیاه قابل مقایسه شدهاست. کالاهایی مثل تایرهای لاستیکی پر شده با نانولولهها توانست به یک واقعیت تبدیل شود. دورههای مهیجی برای کامپوزیتهای نانولوله وجود دارد. با راهبردهایی که برای حل مسائل مربوط به تولید آنها صورت میگیرد؛ سرانجام موفقیت تجاری این مواد حداقل در انتخاب کاربردهای با ارزشافزوده در افق نزدیک وجود دارد.