1- مقدمهاندازه ذرات و توزیع آنها، تأثیر بسیاری بر روی دانسیته، خواص مکانیکی، الکتریکی و حرارتی مواد میگذارد. روش پراش لیزر روشی است که به صورت گستردهای برای اندازهگیری ذرات مورد استفاده قرار میگیرد. روشهایی که از پرتو نور به عنوان یک پیمایشگر برای تعیین اندازه ذرات استفاده میشود به دو دسته تصویری و غیرتصویری تقسیمبندی میشوند. روش غیرتصویری براساس اصول فیزیکی است که بیانکننده برهمکنش بین نور و ذره است. دستگاه اندازهگیری ذرات با استفاده از پراکندگی استاتیک نور لیزر در گروه روشهای غیرتصویری قرار میگیرد. شکل (1) شماتیکی از این دستگاه را نشان میدهد.
شکل 1- شماتیکی از دستگاه اندازهگیری ذرات با روش پراکندگی استاتیک نور لیزر [1].
2- برهمکنش نور با مادهنور، موج الکترومغناطیس در محدوده (مادون قرمز) 10
13 هرتز تا (ماورابنفش) 10
17 هرتز یا محدوده 3 تا 30000
نانومتر است. رابطه بین فرکانس و طول موج به صورت C=λѵ است که در آن C سرعت نور در خلأ است. نور خاصیت موج و ذره دارد. نور را میتوان به صورت بستههای انرژی یا فوتون در نظر گرفت که همه فوتونهای نور طول موج خاصی داشته و مقدار مشخصی انرژی دارند. شدت نور در یک طول موج خاص برابر است با تعداد فوتونهایی که در واحد زمان از واحد سطح میگذرند.در روش تعیین اندازه ذرات با پراش لیزر، از لیزر به عنوان منبع نور استفاده میشود. در مقایسه با نور سفید که شامل طیفی از طول موجها است، نور لیزر از یک طول موج تشکیل شده و اصطلاحاً تکفام است. نور لیزر نوری کوهرنت و جهتدار است.با برخورد نور به ذره چهار پدیده پراش، جذب، انعکاس و انکسار رخ میدهد که مقدار هر یک از این پدیدهها به طول موج نور و ویژگیهای اپتیکی ماده بستگی دارد [3و5]. شکل (2) پدیدههای پراش، انعکاس، جذب و انکسار نور را نشان میدهد.
شکل 2- برهمکنش نور با ذره.
3- پراکندگی نورهر ساختاری دارای الکترون است و نور نیز شامل میدانهای الکتریکی و مغناطیسی است. در اثر برخورد نور با ماده، میدان الکتریکی نوسانکننده نور بر روی الکترونهای ذره تأثیر میگذارد و ارتعاش الکترونی در ذره ایجاد میکند. این عامل سبب میشود نور از مسیر خود منحرف شود. پراکندگی به صورت مجموعی از پراش، انکسار و انعکاس تعریف میشود. در پراکندگی نور، جذب در نظر گرفته نمیشود زیرا با جذب، انرژی دوباره نشر نمیشود و تبدیل میشود.شدت نور پراکنده شده تابعی از طول موج λ، زاویه پراکندگی θ (زاویه بین نور برخوردی و پراکنده شده)، اندازه ذره d و n ضریب شکست نسبی محیط و ذره است.
1-3- انواع پراکندگی نوربا توجه به فرکانس نور پراکنده شده و نور برخوردی، روشهایی که براساس پراکندگی نور هستند به سه گروه الاستیک، شبه الاستیک و غیرالاستیک تقسیمبندی میشوند.در حالت الاستیک، سیگنال پراکندگی شناسایی شده، براساس شدت نور متوسط- زمان است و بنابراین انحراف فرکانس نور برخوردی اندازهگیری نمیشود. در پراکندگی شبه الاستیک، فرکانس نور پراکنده شده اختلاف کمی با نور برخوردی دارد و عمدتاً در محدوده چند هرتز تا چند صد هرتز است. این اختلاف فرکانس ایجاد شده ناشی از حرکت انتقالی و چرخشی ذرات است و مقدار آن رابطه مستقیمی با حرکت ذرات دارد. در پراکندگی غیرالاستیک، اختلاف فرکانس نور پراکنده شده و نور برخوردی بیش از چند صد هرتز است. در پراکندگی غیرالاستیک سیگنالهای پراکندگی برای ذراتی با جرم زیاد در مقایسه با الاستیک و شبه الاستیک بسیار ضعیف است و بنابراین کاربردهایی در آنالیز ذرات ندارد. از این پراکندگی اغلب در مطالعه ساختار مولکولها و مایعات استفاده میشود.پراکندگی نور به صورت
استاتیک یا (SLS= Static light scattering) در گروه الاستیک و پراکندگی نور به صورت دینامیکی (DLS= Dynamic light scattering) در گروه شبه الاستیک قرار دارند. در روش پراکندگی نور استاتیک، اطلاعات در مورد اندازه ذرات از ویژگیهای شدت الگوی پراکندگی در زوایای مختلف حاصل میشود. در حالی که در روش پراکندگی نور دینامیکی، اندازه ذرات با استفاده از ارتباط بین متغیرهای شدت نور و حرکت براونی ذرات تعیین میشود.2-3- اصول کلی پراکندگی نوردستگاههایی که براساس پراش نور عمل میکنند، بر پایه سه اصل کلی استوار هستند:1. ذراتی که نور را پراکنده میکنند، کروی هستند.2. برهمکنشی بین نور پراکنده شده از ذرات مختلف وجود ندارد (به عبارت دیگر، پراکندگی مضاعف وجود ندارد).3. الگوی پراکندگی در آشکارساز، مجموع الگوهای پراکندگی است که توسط هر ذره در اثر برهمکنش با نور برخوردی حاصل میشود.به منظور توضیح پراکندگی نور از ذرات کروی، مدلهای اپتیکی مورد نیاز هستند. راه حل پراکندگی نور توسط ذرات کروی با اندازههای مختلف بر اساس تقسیمبندی زیر است:• زمانی که قطر ذره از طول موج برخوردی بسیار بزرگتر باشد (d>>λ)؛ در این حالت از مدل Fraunhofer استفاده میشود.• زمانی که قطر ذره قابل مقایسه با طول موج برخوردی باشد؛ از مدل Mie استفاده میشود.• و اگر قطر ذره از طول موج برخوردی بسیار کوچکتر باشد (d<<λ)؛ در این حالت از مدل Rayliegh استفاده میشود (شکل (3)).در رابطه Rayliegh قطر ذرات 0.1 طول موج است. مدل Fraunhofer زمانی است که اندازه ذرات حدود 6-5 برابر از طول موج نور برخوردی بزرگتر باشند. در عمل طول موج دستگاهها 800-633 نانومتر است و بنابراین فقط برای ذرات بزرگتر از 4/8 میکرومتر میتوان از تقزیب Fraunhofer استفاده کرد. ذراتی که از این مقدار کوچکتر هستند با تئوری Mie آنالیز میشوند.الگویی که توسط برخورد نور به ذرات و جمع شدن آن بر روی آشکارساز ایجاد میشود، تنها الگوی تفرق یا پراش نیست بلکه یک الگوی پیچیده پراکندگی است. متأسفانه آشکارسازی وجود ندارد که بین نور پراشیده شده و دیگر پدیدهها تمایز قائل شود. بنابراین نیاز است که دیگر پدیدههای پراکندگی نیز برای به دست آوردن نتایج یک آنالیز دقیق به کار گرفته شوند. راه حل این مشکل استفاده از فرمول Mie برای آنالیز است. این فرمول، تمام پدیدههایی که در اثر برخورد نور به ذرات کروی اتفاق میافتد را در برمیگیرد. این فرمول بسیار پیچیده است که شکل ساده شده آن به صورت رابطه (2) است.
با خارج شدن پارامترهای پیچیده از آن در نهایت سه پارامتر تأثیرگذار، A شعاع ذره، W زاویه پراکندگی و پارامترهای اپتیکی و m ضریب شکست موهومی و حقیقی است. این تئوری از سه بخش تشکیل شده است، ترم اول پراکندگی Fraunhofer، ترم دوم پراکندگی Mie و ترم سوم پراکندگی Rayliegh است. اگر اندازه ذرات خیلی بزرگ باشد قسمت دوم و سوم بسیار کوچک هستند و بنابراین میتوان از آنها صرفنظر کرد و اگر ذرات بسیار ریز باشند، ترم اول بسیار کوچک بوده و میتوان آن را نادیده انگاشت.در ذراتی که پراکندگی Fraunhofer را نشان میدهند، پراکندگی بسیار قوی به سمت جلو دارند و شدت نور پراکنده شده بسیار شدید است. ذرات کوچکتر که پراکندگی Mie را نشان میدهند، در این حالت پراکندگی به سمت جلو و شدت نیز کاهش مییابد. ذراتی که پراکندگی Rayliegh را نشان میدهند، الگوی پراکندگی بسیار متقارنی دارند. این ذرات اطلاعات زاویهای ندارند و بنابراین ذراتی با ویژگی Rayliegh به وسیله لیزر مورد آنالیز قرار نمیگیرند .
شکل 3- الگوهای پراکندگی نور در برخورد با ذره [4].
3-3- پراکندگی Fraunhoferاگر اندازه ذرات بسیار بزرگتر از طول موج نور باشد یا ماده به شدت جذب داشته باشد، ذرات مقداری از انرژی نور را به نسبت دو برابر سطح مقطعشان حذف میکنند. در این حال لبه ذرات تأثیر زیادی بر روی شدت پراکندگی میگذارند. یعنی پراش به وسیله خم شدن نور در اطراف ذرات است. در این موارد پراکندگی از قسمت داخلی ذره از اهمیت کمتری برخوردار بوده و نادیده گرفته میشود. برای ذرات بزرگ با توجه به تأثیر لبهها، تعدادی معادلات پراش برای توضیح الگوی پراکندگی در نظر گرفته میشود. ذرات به جای یک ذره سه بعدی مانند یک شیئ دو بعدی رفتار میکنند و فقط سطحی که در برابر نور برخوردی است، اهمیت پیدا میکند. پراش یک اثر فیزیکی مهم در تمام پدیدههای موجی است. دو گروه از پراکندگی با نامهای Fraunhofer و Fresel وجود دارند. پراکندگی Fraunhofer زمانی است که منبع مورد استفاده شامل پرتوهای موازی (موجهای صفحهای کوهرنت) باشد. پراکندگی Fresel نیز در حالتی است که منبع نور مورد استفاده منبع نقطهای باشد.در مواردی که ذره بسیار بزرگتر از طول موج نور و جسم مات باشد، تئوری Fraunhofer در نظر گرفته میشود. شدت پراکندگی در این مورد در جهت جلو متمرکز میشود و عمدتاً در زوایای کمتر از 10 درجه است. در این تئوری در مورد ذرات کروی، زاویه اولین مینیمم شدت پراکندگی، با اندازه ذره به صورت مقابل رابطه (3) دارد:
4- اجزای تشکیلدهنده دستگاه1-4- منبع نوریاز دو منبع نوری در دستگاههای پراش لیزر استفاده میشود که شامل 1) نور سفید و 2) نور لیزر است. منبع نور سفید لامپ تنگستن-هالوژن است که در مواقعی مورد استفاده قرار میگیرد که چندین طول موج مورد نیاز باشد و طول موجی از 300-250 نانومتر دارد. مزیتی که نور لیزر دارد آن است که تک طول موج، جهتدار و کوهرنت است. لیزرهای مورد استفاده لیزر هلیوم-نئون و لیزرهای دیودی است. تفاوت آنها در توان لیزر و طول موج است. در بیشتر موارد از لیزرهای هلیوم-نئون با طول موج 632 نانومتر استفاده میشود. هرچه از طول موجهای کوچکتری استفاده شود، محدوده اندازهگیری اندازه ذره افزایش مییابد. برای مثال اگر λ برابر با 375 نانومتر باشد، پایینترین محدوده اندازهگیری نصف حالتی است که از طول موج برابر با 750 نانومتر استفاده شود [2]. 2-4- نمونهنمونههای مورد آنالیز در دستگاههای پراکندگی نور لیزر به صورت:1) ذرات جامدی هستند که به صورت معلق در مایعاند.2) ذرات جامد یا مایع هستند که در یک محیط گازی به صورت معلق در آمدهاند [5].برای اینکه بتوانیم توزیع اندازه دقیقی داشته باشیم، بایستی آمادهسازی نمونه به دقت انجام گیرد. هرگونه تجمع و آگلومره شدن بر روی توزیع اندازه ذرات نهایی تأثیرگذار است.در مورد ذرات جامد معلق در محیط مایع، چون دستگاه نمیتواند بین ذرات آگلومره شده یا ذراتی که به صورت تفکیک شده از هم هستند، تمایز قائل شود، بنابراین باید فرایند آمادهسازی انجام شود. در این حال پراکنده کردن با روشهای مختلفی مانند اولتراسونیک، اضافه کردن پراکندهساز و پایدارسازی با
pH انجام میشود.البته باید توجه کرد که فرایند پراکنده کردن باعث ایجاد حباب نشود، زیرا سبب خطا در توزیع اندازه ذرات میشود. غلظت نمونه نیز از مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد. از آنجایی که این دستگاه براساس پراکندگی نور است، بنابراین اگر غلظت سوسپانسیون بالا باشد پراکندگی مضاعف رخ میدهد و اگر غلظت کم باشد نور با ذرهای برخورد نمیکند. مایعات مورد استفاده در این روش، آب، ایزوپروپانول یا دیگر مایعات کم خطر است [3و5].شکل (4) نشان میدهد که با افزایش زمان اولتراسنیک از 15 ثانیه به یک دقیقه، تغییر زیادی در اندازه ذرات مشاهده شده است و در زمانهایی بیش از 3 دقیقه، کاهش کمی در قطر میانگین دیده میشود [3].
شکل 4- تأثیر زمان اولتراسنیک بر نتایج اندازهگیری ذرات [3].
3-4- لنزوقتی نور به ذرات برخورد میکند، بسته به ماهیت ماده، طول موج نور و اندازه ماده، نور در جهات مختلف پراکنده میشود. این الگوی پراکنده شده باید به نحوی جمعآوری شود. در این قسمت از لنز استفاده میشود. لنزهایی که بین نمونه و آشکارساز قرار میگیرند، لنزهای فوریه نامیده میشوند. در اینجا پرتوهایی که با هم موازی هستند، بر روی یک نقطه در صفحه کانونی در جایی که آشکارساز قرار گرفته است، جمع میشوند. بنابراین حرکت ذره در منطقه اندازهگیری تأثیری بر روی الگوی پراکندگی آن نمیگذارد.ماکزیمم زاویه پراکندگی که شدت پراکندگی آن توسط لنز جمع میشود، طبق رابطه زیر است:
که در آن D قطر پرتو، d
L قطر لنز و l فاصله لنز تا نمونه است [5]. 4-4- آشکارسازیکی از مهمترین و پیچیدهترین جزیی که در دستگاههای اندازهگیری ذرات با لیزر استفاده میشود، آشکارساز است. تعداد آشکارسازهایی که مورد استفاده قرار میگیرد، عامل تعیینکنندهای در به دست آوردن دقت بالا و توزیع اندازه صحیح است. آشکارسازهای مورد استفاده شامل:1) فوتودیودها: یکی از مؤثرترین آشکارسازهای نوری هستند که از اتصالات نیمه هادی ساخته میشوند. وقتی یک فوتون به نیمه هادی برخورد میکند، در نتیجه آن یک الکترون از لایه ظرفیت به لایه هدایت منتقل شده و یک جفت الکترون-حفره ایجاد شده و سیگنال حاصل میشود.2) CCDها: عناصر حساس به نور هستند که یک جمعکننده الکترون دارد و الکترون را ذخیره میکند. همانطور که انرژی نور باعث آزاد کردن الکترون میشود، برخلاف آشکارساز نوری که جریان تولید میکند، CCDها الکترون را جمع میکنند.3) آشکارسازهای حلقهای: نور پراکنده شده توسط لنزها به حلقههای این آشکارساز برخورد میکنند. بین این حلقهها فاصله عایقی وجود دارد که حلقهها را از یکدیگر جدا میکند. زمانی که الگوی پراکندگی بر روی حلقهها منطبق میشود، هر حلقه عرض مشخصی داشته و محدوده خاصی از زوایا را دربرمیگیرد. سیگنال تولید شده به وسیله هر حلقه، با شدت متوسط آن محدوده از زوایای حلقه، متناسب است. تعداد حلقهها بر روی آشکارساز حلقهای متغیر است. 5-4- به دست آوردن اطلاعاتدر اثر برخورد نور با ذره، ذره شروع به پراکنده ساختن نور میکند. وقتی تعداد کافی از ذرات در ناحیه اندازهگیری باشد، سیگنال مناسبی از آشکارساز نوری دریافت میشود. در طی هر اسکن، شدت نور به وسیله آشکارساز به جریان تبدیل میشود و سیگنالها به صورت دیجیتالی به رایانه فرستاده میشود.توزیع شدت نور پراکنده شده به اندازه ذرات بستگی دارد و از آنجایی که ذرات با اندازههای مختلفی در محیط اندازهگیری هستند، بنابراین یکی از روشهای بهدست آوردن توزیع اندازه ذرات، استفاده از ماتریس است که در آن:s: اطلاعات توزیع شدت نور پراکنده شده است.q: اطلاعات توزیع اندازه ذرات است که برحسب درصد بیان میشود.
A: یک ماتریس ضریب است که برای تبدیل اطلاعات از توزیع اندازه به شدت نور پراکنده شده استفاده میشود.همانطور که پیش از این بیان شد، وقتی قطر ذره از طول موج بزرگتر باشد، تئوری Fraunhofer در نظر گرفته میشود. اما اگر ذره قابل مقایسه با طول موج باشد، در این صورت نیاز است که از پراکندگی Mie استفاده شود. بنابراین باید ویژگیهای اپتیکی محیط و ذره در نظر گرفته شود، در این صورت ماتریس A پیچیدهتر میشود.در شکل (5) الگوی پراکندگی و توزیع اندازه منطبق با آن، الگوی پراکندگی را برای نمونهای که دارای اندازه ذرات 0.1 میکرومتر تا 1 میلیمتر است و در آن از روش ماتریس معکوس استفاده شده است، نشان میدهد [2و4].
شکل 5- الگوی پراکندگی و توزیع اندازه منطبق با آن الگوی پراکندگی [2].